محمد-صلیاللهعلیهوسلم-، آن «سلطان ِ بینظیرِ وفادار ِ قندخو»، تجلّی دریاهای بیکران رحمت ایزدی است و قندخویی و نرمطبعی او هم شعاعی از الطاف خداوند رحمان است. سیراب از سرچشمهای که «باران ِ رحمتِ بیحسابش همه را رسیده و خوانِ نعمت بیدریغش همه جا کشیده، پردهی ناموس بندگان به گناه فاحش ندَرد و وظیفهی روزی به خطای منکَر نبُرد.» آخر نه آنکه به تصریح قرآن، تنها هدف از ارسال و بعثت او، بارشِ رحمت بر جهان و جهانیان بوده است: «وَمَا أَرْسَلْنَاک إِلَّا رَحْمَةً لِّلْعَالَمِینَ»؛ و تو را جز مایهی رحمت جهانیان نفرستادیم.(انبیا: 107)
در دو جهان لطیف و خوش همچو امیر ما کجا؟
ابروی او گره نشد، گرچه که دید صد خطا
چشم گشا و رو نگر، جُرم بیار و خو نگر
خویِ چو آب جو نگر، جمله طراوت و صفا
من ز سلام گرم او، آب شدم ز شرم او
وز سخنان نرم او، آب شوند سنگها [غزلیات شمس]
«فَبِمَا رَحْمَه مِّنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ کنتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِک فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِی الأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکلْ عَلَى اللّهِ إِنَّ اللّهَ یحِبُّ الْمُتَوَکلِینَ»؛ پس به[برکت] رحمت الهى با آنان نرمخو[و پرمهر] شدى و اگر تندخو و سختدل بودى قطعاً از پیرامون تو پراکنده مىشدند. پس از آنان درگذر و برایشان آمرزش بخواه و در کار[ها] با آنان مشورت کن و چون تصمیم گرفتى بر خدا توکل کن زیرا خداوند توکلکنندگان را دوست مىدارد.(آلعمران: 159)
ای فلک پیمای چُست چُستخیز
زانچه خوردی جرعهای بر ما بریز
میر مجلس نیست در دوران دگر
جز تو ای شه در حریفان در نگر
قطرهای بر ریز بر ما زان سبو
شمّهای زان گلسِتان با ما بگو [مثنوی: دفترچهارم]
آیهای که از نظر گذشت، بیانگر نکتهی ظریف وتأمل برانگیزی است. رحمت پروردگار در پیمانهی وجود پیامبرگرامی اسلام-صلیاللهعلیهوسلم-، سرریز میشود و موجب میگردد وجود مبارک آن حضرت، لبالب و آکنده از نرمی و ملایمت و سرشار از عطوفت و رحمت و لبریز از شفقت و ملاطفت گردد و دلها را بسان آهنربایی به دور خود جذب کند، دلهای رَمندهای که به تعبیر قرآن اگرپیامبر-صلیاللهعلیهوسلم- ازتمام امکانات وثروتهای روی زمین جهت تألیف و همگرایی آنان بهره میجست، موفق نمیشد: «... لَوْ أَنفَقْتَ مَا فِی الأَرْضِ جَمِیعًا مَّا أَلَّفتَ بَینَ قُلُوبِهِمْ...?
نظرات